3 گزینه آمریکاییها برای توافق در سالگرد مرگ برجام چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۳۸۷۰۸
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها - مشرق نوشت: پس از حذف ریچارد نفیو که خود را معمار تحریمهای فلجکننده ایران میدانست، این بار نوبت به رابرت مالی رسید که از اتوبوس تیم مذاکرهکننده آمریکاییها پیاده شود. رابرت مالی در سالهای اخیر دومین چهره مشهور و نماینده آمریکا در مذاکرات با ایران بوده و بسیاری او را مردی با اختیارات تام در مورد پرونده ایران میدانستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به باور بسیاری از کارشناسان سیاست خارجه حذف رابرت مالی از تیم مذاکرهکننده اتفاقی نبوده و دارای دلایلی پیچیده است. در حالی تا همین چند روز قبل کاخ سفید ادعا میکرد که مجوز امنیتی مالی به دلیل کوتاهی او در نگهداری اسناد محرمانه معلق شده و او برای مدتی کوتاه به مرخصی رفته است، حالا نام و عکس رابرت مالی از صفحه رسمی توئیتری دفتر نماینده آمریکا در امور مربوط به ایران حذف شده و بهجای عکس و نام مالی، نام و تصویر آبرام پالی، معاون او را جایگزین گردیده است.
حذف نام و تصویر رابرت مالی از حساب توئیتری دفتر امور ایران در وزارت خارجه آمریکا یک پیام کوتاه اما روشن دارد، رابرت مالی به پایان خط رسیده و اخراج است. البته مقامات آمریکایی در چند هفته اخیر سعی کردند حذف مالی را «امنیتی» جلوه داده بدهند، بهعنوانمثال خبرگزاری رویترز به نقل از مایکل مک کال رئیس کمیته روابط خارجی مجلس آمریکا نوشته است که زمان تعلیق مالی ۲۱ آوریل آغازشده است، در آن زمان دپارتمان امنیت دیپلماتیک به مالی اعلام میکند که او در حفظ و نگهداری اسناد محرمانه مشکل داشته و صلاحیت او تعلیق شده است، این سناتور آمریکایی نوشته است که کاخ سفید سعی کرده است که تعلیق مالی را از چشم اعضای جمهوریخواه کنگره دورنگه دارد.
رابرت مالی پوست موزی زیر پای بایدن!
با وجود آنکه دسترسیهای کاری مالی از مدتها قبل قطعشده بود، اما به دلیل آنکه ماجرا رسانهای نشود برخی دسترسیهای محدود و غیر مهم او حفظ میشود ازجمله ارتباط او با برخی خانواده زندانیان آمریکایی در ایران که مالی پرونده آنها را در اختیار داشت.
در آن روزها دولت آمریکا مذاکرات محرمانهای را در عمان ترتیب داده اما رابرت مالی در آن روزها در مرخصی اجباری به سر برده و بهجای او برت مک گورک، از شورای امنیت ملی که فردی نزدیک به جیک سالیوان است در پنل گفتگو حاضر بوده است، جالب آنکه در همان روزها بایدن یک جلسه محرمانه درباره ایران نیز با سناتورهای دموکرات در کنگره برگزار کرده که بازهم رابرت مالی در آن جلسه غایب بوده است.
حذف مالی از تیم مذاکرهکننده آمریکا و جایگزینی برت مک گورک نشان از اختلافات عمیق میان وزات خارجه آمریکا با تیم شورای امنیت ملی آن کشور دارد، در این کشمکش سیاسی زور جیک سالیوان بهعنوان محرم اسرار بایدن به آنتونی بلینکن وزیر خارجه چربیده و مالی با برخی بهانههای عجیب امنیتی حذفشده است.
درحالیکه وزارت امور خارجه آمریکا اعتقاد به مذاکره بیشتر با ایران برای فریز کردن برنامه هستهای و بازگشت به برجام داشت، شورای امنیت ملی که نقش مشاوره به بایدن را دارد تمایل به گرفتن یک تصمیم آنی و قاطع درباره دارد که امتیازات فرا برجامی را طلب میکند، از سویی رابرت مالی به دنبال امضای یک توافقنامه رسمی مانند سال ۲۰۱۵ بود، درحالیکه مشاور امنیت ملی آمریکا به توافق غیررسمی و محرمانه علاقه بیشتری نشان میدهد.
این روایت شواهدی آشکار نیز دارد، ازجمله سفر محرمانه جیک سالیوان به مناطق اشغالی و دیداری از پیش تعیین نشده با نتانیاهو که در آن جلسه مشاور بایدن به نخستوزیر رژیم صهیونیستی قول داده بود که گفتگو با ایران در شرایطی به نتیجه خواهد رسید که منافع صهیونیستها در آن لحاظ گردد.
بر اساس گزاش اف بی آی رابرت مالی به دلیل سوابق خانوادگی و ارتباطات خاص صلاحیت آن را نداشته است که به اطلاعات محرمانه دسترسی داشته باشد، البته نه بایدن و نه وزارت خارجه آمریکا در برابر تغییر رابرت مالی مقاومتی از خود نشان ندادند، دلیل این اقدام نیز بسیار روشن است، درحالیکه حزب دموکرات خود را آماده مبارزات انتخاباتی میکند، بایدن تمایل ندارد رابرت مالی پاشنه آشیل کمپین انتخاباتی او باشد، همانطور که رابرت مولر توانست ترامپ را بهسوی شکست در انتخابات رهنمون سازد، بایدن نمیخواست افشاگری پیرامون یک رابرت دیگر (رابرت مالی) انتخابات روی سر او آوار سازد.
امسال، سال پهپادی است!
اما یک سؤال مهم آن است که رفتن مالی و آمدن برت مک گورک چه اثری روی مذاکرات در آینده خواهد گذاشت؟ به نظر میرسد قصد رها شدن از پروندههای متعدد دیپلماتیک و امنیتی است ازجمله پرونده هستهای ایران که میتواند روی پروژههای بزرگتر ناتو چون جنگ اوکراین نیز مؤثر باشد. از سویی حل پرونده هستهای و برداشتن برخی تحریمها میتواند در کوتاهمدت دست آمریکاییها را بازتر کرده تا در بلندمدت زمان کافی برای فشار بیشتر به ایران فراهم گردد.
روزنامه گاردین در گزارشی نوشته است که جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا قصد دارد الیوت آبرامز، نماینده ویژه آمریکا در امور ونزوئلا و امور ایران در دولت دونالد ترامپ را که پیشتر به دروغگویی به کنگره درباره ماجرای ایران-کنترا محکومشده بود، به کمیسیون مشورتی دیپلماسی عمومی آمریکا معرفی کند؛ حذف افرادی چون مالی و افزوده شدن چهرههایی چون الیوت آبرامز به سبد دیپلماتیک آمریکا نشانههایی روشن بر این تحولات بلندمدت دارد.
منابع آگاه در مذاکرات شکلگرفته در عمان میگویند که در حال حاضر دولت آمریکا یک راهبرد جدید درباره پرونده هستهای ایران در پیشگرفته و سبدی از چندین پیشنهاد غیررسمی روی میز گذاشتهاند، اولین گزینه طرح «اقدام در برابر اقدام» نام داشته و خط ترسیمی آن بهگونهای طراحی شده است که ایران با آژانس همکاری کرده و درازای آن امتیازاتی دریافت خواهد کرد. این طرح بخشی از همان گزینه توافق موقت خواهد بود.
گزینه دوم طرح «توقف در برابر توقف» است که طی آن ایران بیشتر از ۶۰ درصد غنیسازی نمیکند و در آنسو آمریکا نیز در مقابل از اعمال تحریمهای بیشتر خودداری میکند. در این چارچوب نیز میتواند امتیازاتی بین طرفین ردوبدل شود.
آخرین گزینه آمریکاییها طرح «حداقل در برابر حداقل» نام دارد که طی آن جمهوری اسلامی ایران غنیسازی ۶۰ درصدی را تعلیق میکند؛ ذخایر و سانتریفیوژها در داخل باقی میماند در مقابل آمریکا نیز معافیتهای تحریمی محدودی را در نظر میگیرد، در این طرح امکان رسیدن به یک توافق رسمی نیز در نظر گرفتهشده است.
این سه استراتژی چندلایه و تودرتو به آن معناست که دولت آمریکا دیگر برجام را نمیخواهد و به دنبال توافقی است که پرونده هستهای ایران را تا تعین تکلیف جنگ اوکراین در حالت «تعلیق» قرار داده و دکمه اعمال آن نیز در واشنگتن خواهد بود، با این سازوکار که هرگاه آمریکاییها اراده کنند میتوانند زیر میز زده و بازی را بر هم بزنند و دوباره به «نقطه صفر» بازگردند، در حالیکه «بازگشت به نقطه صفر» خط قرمز جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات است، آمریکاییها بههیچعنوان حق نخواهند داشت تحریمهای رفع شده را دوباره با یک اشاره کوچک فعال سازند.
البته شکست آمریکاییها در تحمیل یکی از مدلهای توافق موقت به تهران از هماکنون قابل پیشبینی است اما نقطه راست آزمایی حسن نیت غرب درباره توافق با ایران خیلی دور نیست، نزدیک به سه ماه دیگر موعد برداشتن محدودیتهای سازمان ملل درزمینهٔ تحقیق و توسعه (R&D) و تولید موشکهای بالستیک ایران - که غرب همواره آن را به داشتن قابلیت حمل کلاهک اتمی متهم میکند- برداشته خواهد شد، در آن زمان دیگر این غرب نیست که درباره توافق تصمیمگیری خواهد کرد، آن روز موعد تصمیمگیری کلان در تهران است، این تصمیم هوشمندانه و درخشان نقطه کانونی عبور از پیچ تاریخی است!
والاستریت ژورنال نوشته است که تولید قطعات پهپادها توسط شرکتهای ایرانی باعث «کم اثر شدن» تحریمها شده است، این جمله در آینده دیپلماسی معنایی خاص دارد.
پایان پیام/ت
منبع: فارس
کلیدواژه: رابرت مالی پرونده هسته ای خارجه آمریکا آمریکایی ها رابرت مالی امنیت ملی تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۳۸۷۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دموکراسی بدون روتوش/ پلیس آمریکا زیر تیغ عدالت دانشجویی
گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا- کمی کشدار است! سکوت معنادار مقامات آمریکایی در برابر مطالبه دانشجویانی که به تداوم جنگ علیه غیرنظامیان غزه اعتراض دارند، کمی کشدار است.
اگر هم سکوت نکنند، در پاسخ به این سؤال که «چرا به ایران برچسب سرکوبگری میزنید، اما اظهارات «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل مبنی بر لزوم سرکوب دانشجویان آمریکایی را محکوم نمیکنید» سفسطه میبافند و میگویند: این با آن فرق دارد.
با همین استدلالهای غلط است که از پذیرفتن اتهام «استاندارد دوگانه» هم طفره میروند و مثل «آنتونی بلینکن» که سکان دستگاه دیپلماسی ایالات متحده را به دست دارد، پشت پلاکارد «اینجا، آمریکا، مهد دموکراسی قایم میشوند» و میگویند: «این یکی از ویژگیهای بارز دموکراسی است که شهروندان میتوانند دیدگاهها، نگرانیها و خشم خود را در هر زمانی که بخواهند ابراز کنند و به باور من این تجلی قدرت کشور و قدرت دموکراسی آمریکایی است».
ببخشید آقای بلینکن، ما اشتباه برداشت کردهایم یا شما بهطور ضمنی گفتید که «بازداشت حدود ۵۵۰ دانشجوی آمریکایی عضو جنبش همبستگی با غزه مصداق دموکراسی است»؟
خدا را شکر قصد براندازی و هنجارشکنی هم که نداشتهاند و در چارچوب «حق آزادی بیان» که برچسب «Made in the US» خورده است، به عملکرد یک عامل خارجیِ تا بن دندان مسلح در برابر مردمی اعتراض میکنند که با دست خالی و شکم گرسنه، مرگ را به انتظار نشستهاند.
راستی اگر به ادعای خودتان، اعتراض دهها دانشگاه و کالج دانشجویی «تجلی دموکراسی آمریکایی» است، چرا با گارد ویژه به استقبالشان رفتهاید؟ نکند این تصاویر و فیلمهایی که در شبکههای اجتماعی وایرال میشود و مأموران مجهز به کلاهخود، چماق و سپر را نشان میدهد که در حال کتک زدن دانشجویان غیرمسلح و بیدفاع هستند، متعلق به جایی غیر از آمریکا است؟
شرمنده، لباس مأموران و بافت دانشگاه و دانشجوها اصلاً با حال و هوای خاورمیانه همخوانی ندارد، وگرنه برای اینکه چهره دموکراسیتان خدشهدار نشود، حتماً گردن میگرفتیم یا نه، شما که شوخطبعی آمریکایی دارید، خودتان به ما نسبت میدادید و به رسانهها هم میسپردید که پیازداغش را زیاد کنند.
میدانم یکه خوردهاید و از جنگ ویتنام به این سو (اصلاح میکنم باتلاق جنگ ویتنام) با چنین موج گستردهای از اعتراضات دانشجویی مواجه نبودهاید. انگار تاریخ دوباره تکرار شده و باز هم سیاستمداران آمریکایی در سمت اشتباه آن ایستادهاند. ۵۰ سال بعدازآن شکست مفتضحانه، تکرار اشتباه مشابه از سوی آنها که خود را کهنه سیاستمدار مینامند، مایه شرمندگی کل دستگاه دیپلماسی آمریکا است.
اما بعد از ۳۴ هزار و ۲۰۰ کشته که اغلب آنان را زنان و کودکان تشکیل میدهند، پروپاگاندای رسانهایتان بُرد خود را از دست داده و مغلطه «دفاع از خود» جایش را به اتهام «نسلکشی» داده است تاجایی که «برنی سندرز» سناتور یهودیالاصل آمریکایی میگوید: «نتانیاهو نمیتواند به بهانه یهودستیزی حواس مردم را از جنگ غیراخلاقی غزه منحرف کند.»
همزمان با کشف گورهای دستهجمعی در بیمارستانهای غزه و سرریز بوی خون و عفونت از قاب رسانهها، وجدان آدمها هم رفتهرفته بیدار میشود تا آنجا که روز گذشته، «هاله غریط» معاون مرکز رسانهای وزارت خارجه آمریکا در دبی که عنوان رسمی سخنگوی عربزبان وزارت خارجه آمریکا را هم داشت، در اقدامی اعتراضی از مقام خود استعفا داد و در پیامی که در فضای مجازی منتشر کرد، نوشت: «من پس از ۱۸ سال خدمت برجسته در وزارت خارجه، در مخالفت با سیاست غزه ایالات متحده، در آوریل ۲۰۲۴ کنارهگیری کردم.»
دو روز پیش هم دانشجویان معترض دانشگاه کلمبیا سخنرانی «مایک جانسون» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا را مختل کردند.
در آمریکا موسم امتحانات است و جشنهای فارغالتحصیلی در برخی دانشگاهها ازجمله دانشگاه کالیفرنیای جنوبی لغو شدهاند. اینکه با اتمام امتحانات و آغاز تعطیلات بهاره تا چه حد از شدت اعتراضات دانشجویی کاسته شود، تغییری در این واقعیت نمیدهد که با گذشت بیش از ۲۰۰ روز از جنگ غزه، روایت مظلومیت مردم فلسطین از سد سیاستمداران آمریکایی و سانسور رسانههای غربی گذشته و کف خیابانها فریاد زده میشود.
مطالبات دانشجویان
از اکتبر ۲۰۲۳ که به اسم سرکوب حماس، رژیم صهیونیستی جنگ بیامان علیه مردم غزه را آغاز کرد، دانشجویان آمریکایی با برگزاری تجمع، تحصن، اعتصاب غذا و این اواخر برپایی چادر و بست نشستن در پردیس دانشگاهها، اعتراض خود را به سیاستهای جنگ طلبانه اسرائیل نشان دادهاند و خواستار آن هستند که دستکم نهادهای آموزش عالی ایالات متحده حساب خود را از دولتمردان واشینگتن که حامی چشم و گوش بسته تلآویو هستند، جدا کنند.
مطالبه اصلی قشر دانشجویی آمریکا این است که مراکز آموزش عالی که بسیاری از آنها به کمکهای بخش خصوصی وابسته هستند، هرگونه رابطه با حامیان مالی اسرائیلی را قطع کنند.
فعالان دانشجویی میگویند شرکتهایی که در داخل فلسطین اشغالی فعالیت میکنند یا با رژیم صهیونیستی مراوده تجاری دارند، در جنایت علیه مردم غزه همدست هستند و این اتهام علیه دانشگاهها و دانشکدههایی که در این شرکتها سرمایهگذاری میکنند نیز صدق میکند.
درآمد حاصل از موقوفات دانشگاه در تأمین مالی همه بخشها از آزمایشگاههای تحقیقاتی گرفته تا بورسیههای دانشجویی دخیل است. مراکز آموزش عالی اغلب در سهام شرکتهای بزرگ از آمازون گرفته تا مایکروسافت شریک هستند و بهنوبه خود، درآمد حاصل از این شراکت را در صندوقهای مالی خصوصی، صندوقهای شاخصی بورس و موارد مشابه سرمایهگذاری میکنند.
سالیان سال است که بهعنوان راهی برای مقابله با سرکوبگری رژیم صهیونیستی، گروههای دانشجویی حامی فلسطین بر بایکوت، رد کمک مالی و همچنین جنبش تحریم محصولات تولیدشده در سرزمینهای اشغالی تمرکز کردهاند. بااینحال، تاکنون هیچ دانشگاه آمریکایی به چارچوب تحریم اسرائیل تن نداده است، اگرچه در برخی موارد شاهد کاهش روابط مالی آنها با این رژیم بودهایم.
یکی از مسائل مهم این است که در اغلب موارد، دانشگاه مدیریت داراییهای خود را برونسپاری میکند و این بهنوبه خود، مانع از علنی شدن موقعیت آنها در بازار سهام و سرمایه میشود و برای همین است که شفافسازی درباره این وجوه مالی حتی اگر بهطور مستقیم در اسرائیل سرمایهگذاری نشوند، ازجمله مطالبات دانشجویان است.
به گفته دانشجویان، حتی اگر قطع همکاری دانشگاهها با اسرائیل، تأثیری بر جنگ غزه نداشته باشد، همینکه دست آنهایی که از این جنگ سود مالی میبرند، رو میشود، بسیار مهم است.
سابقه اعتراضهای دانشجویی
این نخستین بار نیست که دانشجویان دانشگاههای آمریکا در اعتراض به سیاستهای واشینگتن دست به اعتراض میزنند بااینحال به گفته ناظران، برخورد پلیس با تجمعات دانشجویان حامی فلسطین در مقایسه با دورههای قبل خشنتر است.
در تاریخ اعتراضات دانشجویی آمریکا، اولین مورد به سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۰ بازمیگردد که نتیجه آن لغو قانون جداسازی دانشجویان سیاهپوست به هنگام استفاده از تسهیلات دانشگاه نظیر ناهارخوری بود.
مورد بعدی به اعتراضات دانشجویی سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۶۹ بازمیگردد که در مخالفت با جنگ ویتنام و از دانشگاه کلمبیا آغاز شد.
درنهایت، دانشجویان معترض، مسئولان دانشگاه کلمبیا را به قطع همکاری با مؤسسه پنتاگون که مشغول انجام تحقیقی درباره جنگ ویتنام بود وادار کردند و تمام دانشجویان بازداشتی نیز مشمول عفو شدند.
در ۴ مه ۱۹۷۰ هم در جریان اعتراض ۳۰۰ تن از دانشجویان دانشگاه ایالتی اوهایو به جنگ ویتنام، گارد ملی ایالت به روی معترضان آتش گشود و ۴ تن از آنها را کشت. این واقعه منجر به بروز اعتراضات در سراسر ایالات متحده شد و ۴ میلیون دانشجو را به صحنه آورد.
مورد سوم به سال ۱۹۸۵ و اعتراض دانشجویان دانشگاه کلمبیا به همکاری این مؤسسه آموزشی با حکومت آپارتاید آفریقای جنوبی بازمیگردد که درنهایت سرمایهگذاری دانشگاه در پروژههای مرتبط با این حکومت لغو شد.
مورد بعدی به سال ۱۹۹۱ و اعتراض دانشجویان دانشگاه میشیگان، کلمبیا و جرج واشینگتن به دخالت نظامی آمریکا در جنگ خلیجفارس بازمیگردد.
موارد بعدی نیز که به سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۱۸ بازمیگردد، به ترتیب در اعتراض به جنگ عراق و در حمایت از جنبش «جان سیاهپوستان مهم است» رخ داد.
انتهای پیام/